تفکر طراحی

تفکر طراحی: سادگی و خلاقیت!

بتازگی به کانسپت تفکر طراحی، بیش از گذشته علاقه مند شده و در خصوص آن مطالعه می کنم. زیرا بنظرم روی دو موضوع: سادگی (در مقابل پیچیدگی) و خلاقیت (در مقابل تقلید) تاکید دارد.

الف) سادگی (در مقابل پیچیدگی)

آیا بنظرتان درست است که گاهی ، بیزنس ها، محصول و یا فناوری را پیچیده طراحی نموده و در نتیجه،  کار با آن برای مشتری سخت و دشوار می شود ؟

آیا بنظرتان درست است که گاهی مشاور و مدرس، پیچیده صحبت می کنند تا قیمت را بالا برده و یا کم سوادی را زیر لایه های حرفهای پیچیده مخفی کنند ؟

در حالی که امروزه در عرصه یادگیری، در بزرگترین سازمانهای دنیا هم از روش هایی مثل گیمیفیکیشن (بازی وارسازی) استفاده می شود. در برندینگ از story telling  (داستان گویی عامیانه) استفاده می شود. در فناوری، اپل می گوید همه چیز را برای مشتری، ساده (کاربرپسند) می کند چون می گوید پیچیدگی فناوری، مشکل ما است و نه مشکل مشتری !

جمله ای در بیو واتساپ عزیزی دیدم که نوشته بود:

Simplicity is the ultimate sophistication

بنظرم عبارت زیبایی است.

ب) خلاقیت (در مقابل تقلید)

خلاقیت، دو چیز را در خود مستتر دارد : یکی اینکه تو می توانی ! و دوم اینکه تو بدون copy paste هم می توانی

تا بحال در گروه ها، چه تعداد افراد را دیده اید که دنبال یک پرسشنامه یا روش اجرایی هلو بروتوگلو هستند ؟! خوب است که انسان، چرخ اختراع شده را اختراع نکند اما خوب نیست که همش دنبال کپی کردن از جایی باشد (آنهم کپی از جاهایی که برای صنعت، کاستومایز نیست و ایکاش حداقل، از جای متناسب و کاستومایز کپی می شد).

بهمین جهت است که این روزها، به کوچینگ بعنوان یک سبک رهبری تیم کاری اعتقاد بیشتری پیدا کرده ام زیرا بر دو اصل : تو می توانی (عزت نفس) و تو بدون کپی و تقلید هم می توانی (خلاقیت) تاکید دارد.  بخصوص در روزگاری که این دو، در افراد تضعیف شده است.