مدل ذهنی مشترک از «گرامر مشترک» شروع میشه.. !

بنظرم یکی از چیزهایی که تیمهای کاری رو با یکدیگه «همدلتر» و «همسوتر» میکنه؛ توجه به گرامر؛ یا ترمینولوژی خاص افراده! این ترمینولوژی؛ پنجرهای به سمت دنیای درونی افراد باز میکنه؛ و البته چیزی بسیار فراتر از #تیکهکلام اشخاص هست؛ اما استارتش رو میشه از ارتباطگیری با تکیهکلامها شروع کنی.
چند تا مثال ملموس بزنم:
مثال اول:
یه رفیقی داریم بجای : «یه احتمالی برای فلان چیز قائل شو»؛ میگفت: «یه آدزی هم بذار برای فلان چیز» و این نایس بود و گرامر ما هم شد..
مثال دوم:
دوست فرهیخته ای داریم که در پاسخ به «خدا قوت»؛ همواره میگوید «خدا عزت» و این عبارت؛ انرژی بخش بود و گرامر ما هم شد
مثال سوم:
یه عزیزی هست که در سلام احوالپرسی با دوستان بسیار نزدیک و صمیمی؛ میگه: «درود خدایان بر شما»!
و دیدیم چه کیوته! لذا گرامر ما هم در ارتباط با افراد صمیمی شد.
حالا شما تا حالا چه ترمینولوژی جذابی رو از کدوم دوست همدل خودت شنیدی که باعث شده خودت هم استفاده ش کنی؟
دیدگاهتان را بنویسید